بیایید سوم شهریور را بخاطر ایستادگی و شهادت سه سرباز سرافراز ایرانی ، در مقابل قوای تا بن دندان مسلح روس در سوم شهریور 1320 "روز جلفا " نام گذاری نماییم

چهارشنبه

علی آقا واحد شاعر و عارف و غزلسرای نامی آذربایجان


علی آقا واحد
صرافان سخن و عارفان می دانند که کلمات میخانه ، می ، صنم ، مطرب ، بت ، دلبر ، باده و از این قبیل برای شاعران مانند ابزار کار میباشد .
همانگونه که بنا برای کار به ماله ، تیشه ، شاقول ، تراز و و سایلی از این قبیل نیاز دارد ، شاعر هم برای سرودن شعر به ابزاری که در بالا اشاره کردیم نیاز دارد و ما در مطالعه اشعار تمام شاعران از این کلمات خواهیم دید ، حتی شاعران شهیر و عارف مانند مولوی ، سعدی ، سنائی ، حافظ ، و فضولی و نسیمی نیز که از شاعران و عارفان بزرگ ما هستند از این کلمات در اشعارشان فراوان بکار برده اند .پس بخاطر این ما نمیتوانیم علی آقا واحد را بخاطربکار بردن این کلمات در اشعارش مورد بی مهری قرار دهیم . چرا ؟ بخاطر اینکه اگر این ابزار را از دست شاعر بگیریم شاعر دیگر برای خلق اثر هیچ امکانی نخواهد داشت و اشخاص مطلع و عارف از این جریان بخوبی آگاهی دارند .
در ادبیات معاصر آذربایجان از استادان غزل که شهرتی جهانی یافتند یکی
علی آقا اسکندر اف میباشد که به علی آقا واحد مشهور است .
او در سال 1895 میلادی در روستای ماساچیر در نزدیکی باکو به دنیا آمد
و بزرگ شد و به مدرسه رفت . ولی بعد از چند سال مدرسه را ترک و بکار بقالی و خراطی روی آورد . در این زمان از مطبوعاتی که در باکو منتشر میشد استفاده کرد و در همین زمان شاگرد شاعر بزرگ عبدالخالق یوسف شد . در این زمان در منزل عبدالخالق مجلس شاعرانه تشکیل میشد و شاعران بزرگی مانند عبدالخالق ، مشهدی آذر ، آقا داداش منیری ، صمد منصوری ... در آن شرکت می کردند . شاعر جوان علی آقا واحد هم در این مجلس حاضر می شد و از آن مجلس بهره ها می برد و تخلص واحد را هم شاعران در این مجلس به او داده بودند .
اولین شعر واحد در روزنامه اقبال چاپ شد . او اشعاری مانند شاعران بزرگ فضولی و نسیمی می سرود و راه آنها را ادامه می داد . اشعارش دلنشین وساده و پر محتوا بود . واحد شاعری با محبت و پر احساس بود و اگر در محافل ادبی به او لقب یادگار فضولی داده بودند این لقب برای او برازنده بود غزلیات او در کوچه و بازار بر سر زبانها بود در شعری خودش میگوید :
( بو فخر دور منه واحد که خلق شاعری یم
بویوک فضولی لرین خاک پایی نین بیری یم
.......)
ترجمه : من افتخار میکنم که شاعر خلقم هستم و مانند هزاران شاعر دیگر ، که خاک پای فضولی بزرگ هستم . ...
واقعا که هم اینگونه است تا زمانیکه قلبهای با ذوق و لطیف میطپد شاعر پر احساس ما نخواهد مرد و همیشه اشعارش بر سر زبانها است برای اینکه این اشعار در قلوب مردم ریشه دوانده است .
او همیشه آرزو میکرد که استاد شهریار را در تبریز ملاقات بکند . اما حیف که در سال 1965 چشمانش را به دنیا بست
واحد ، بو شعری تبریزه گؤنده رمک ایسته ره م
قسمت آؤلایدی بیر گؤروشه ک شهریاری له
بعد از مرگ این شاعر قدرتمند و مقتدر جنازه اش را مخفیانه به خاک سپردند.
استاد بگدلی که در زمان مرگ شاعر در بالای جنازه اش حاضر شده بود می نویسد :
خبر مرگ استاد غزل واحد را شنیدم ، به خانه اش رفتم ، خانه اش محقر و دور افهتاده بود جنازه را در یکی از اتاق ها بر روی یک تابوت چوبی قرار داده بودند و یک جاجیم کهنه روی آن کشیده بودند ، خیلی غمگین شدم و این شعر را نوشتم :

واحدی داخمادا یاتمیش گؤردوم
گنجی ویرانه ده بات میش گؤردوم
آی یین اورتموشدی بولوت چهره سینی
گؤو نه شی مغربه چاتمیش گؤوردوم

دل آرا دور بو
سنی گؤرجک دئدیم ائی دل ، نه دل آرا دور بو؟
بو قده ر ، جاذبه وار ، بوندا ، زلیخادور بو؟
جان وئریر نازیله . مین جان آلیر عاشق لردن
گونده مین ، معجزه وار بوندا ،مسیحادور بو؟
بیرجه مجنون ایدی لیلی نی ، سئویب عاشق اؤلان
بونا مین عاشق اؤلان وار .نئجه لیلا، دوربو؟
عشق دردین . چه کن عاشق مئی ناب ایچمه لیدور
پیر مئیخانه اؤزو ، وردیگی فتوا دور بو ؟
زولف سوداسی منی . گورنئجه باشدان چیخادیب
بیرجه من ، بیلمه دیم آخر کی ، نه سودادوربو؟
گؤزلیم علمه ، مینلرجه گؤزه للر گله جک
چوخدا اؤز ، حوسنونه فخر ائیله مه ، دونیا. دوربو؟
منه یوز دفعه ، وفاسیزلیق ئدن بیر گؤز ه لی
سئویرم من!! ، یئنه گؤر بیر ، نه معما ، دوربو؟
سن تماشا ائله واحد بو پری چهره لره
فرصتی فوت ائله مه ، یاخشی تماشا. دوربو؟
؟

۱ نظر:

marandimiz گفت...

ما شما را لینک کردیم . منتظریم شما هم به روزترین پایگاه اطلاع رسانی مرند را لینک کنید.
www.marandema.blogfa.com
آدرس موقت مرندیمیز است.
از بخش های مختلف مرندیمیز دیدن کنید و برای ما مطلب و عکس بفرستید.